صبح که میشه خروسم می‌زنه زیر آواز
میگه دیگه بیدار شـــــو کوچولو از خواب ناز
از رختخواب در بیـــــــــــا خورشید خانم بیداره
زمین چه روشن شـــده با نور اون دوباره!
پاشو دیگه عزیــــــــزم پاشو با لب خندون
سلام بکن به بـــــابـــا به مادر مهربون

************************************

جوجه جوجه طلائی نوکت سرخ و حنائی

تخم خود را شکستی چگونه بیرون جستی

گفتا جایم تنگ بود دیوارش از سنگ بود

نه پنجره نه در داشت نه کسی ز من خبر داشت

دادم به خود یک تکان مثل رستم پهلــــــوان

تخم خود را شکستم اینگونه بیرون جستـــم

*************************************

عروسک قشنگم هنوز تو رختخوابه
نمی دونه که بیرون آفتاب داره می تابه
عروسک کوچولو خواب و دیگه رها کن
ببین آفتاب در اومد پاشو چشماتو وا کن
پرنده های روی بوم دارن آواز می خونن
خوب صداشونو گوش کن ببین چه ناز می خونن
به من بگو که وقتی همه جا غرق نوره
با چشمای شیشه ایی دنیای ما چه جوره

****************************

دویدمو دویدم
سر کوهی رسیدم
دو تا خاتونو دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد
نونو خودم خوردم

***

شعر کودکانه زیبا و خاص

تو قفسهای باغ وحش

حیوونهای رنگارنگ

پرنده های کوچولو

***

عشق خدا قلعه ای است

محکم و امن و عظیم

هرکه در آن راه یافت

حفظ شد از ترس و بیم

هر که نیاید در آن

گم شود و جان دهد

قلعه عشق خدا

قدرت ایمان دهد

***